این حرام خواری تاریخی ، ریشه در حرام خواری سیاسی و دستکاری در نظام توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی این سال‌ها دارد. این فقدان شفافیت، دشواری گردش آزاد اطلاعات و محدودیت رسانه‌های مستقل است که فساد پوشی و فسادپروری را آسان و مبارزه با فساد را به مراتب دشوار و «اسراییل درون ما» را برساخته […]

این حرام خواری تاریخی ، ریشه در حرام خواری سیاسی و دستکاری در نظام توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی این سال‌ها دارد. این فقدان شفافیت، دشواری گردش آزاد اطلاعات و محدودیت رسانه‌های مستقل است که فساد پوشی و فسادپروری را آسان و مبارزه با فساد را به مراتب دشوار و «اسراییل درون ما» را برساخته است.

گیل نجوا، واکنش ها به فساد چند میلیارد دلاری در صنعت چای ادامه دارد و ابوالفضل فاتح نیز در این رابطه در اعتماد نوشت؛ سال ۹۹ پرونده تخلف این شرکت که چای فاسد ۲۰ سال پیش را از فلان بانک خریده و به مردم می‌فروشد، رسما در یکی از رسانه‌های امنیتی کشور علنی شده است. نهادهای نظارتی از آن روز تاکنون کجا بوده‌اند؟ این میزان تخلف فقط در صنعت چای روی داده است، در جای دیگر و تحت عنوان دور زدن تحریم‌ها چه خبر است؟
ابوالفضل فاتح در روزنامه اعتماد نوشت:
خبر تخلف سه میلیارد دلاری، همچون زلزله‌ای پیکره جامعه ایران را متاثر ساخته و تا مغز استخوان دغدغه‌مندان را سوزانده است و خدا می‌داند این‌گونه کژروی‌ها، چه بر سر اعتماد عمومی و دین و ایمان مردم خواهد آورد.
این فساد، معادل یک‌دهم درآمد نفتی در حال حاضر و نصف مبلغ مذاکرات اخیر ایران و امریکا و دوبرابر کل بودجه آموزش عالی و تمام دانشگاه‌ها، در کشوری است که میلیون‌ها نفر از درآمد روزانه یک دلار هم محروم هستند.
ابعاد این فساد و بازی با سلامت و امنیت غذایی و امانت مردم، شوک‌آور است. چای فاسد را توزیع کرده یا چای داخلی را به خارج برده و با بسته‌بندی خارجی به عنوان واردات و چندین برابر قیمت به مردم فروخته و انبوهی از دلارهای بیت‌المال را در بازار آزاد به نرخ بالاتر عرضه کرده‌اند و این همه در زیر چشم نهادهای نظارتی عریض و طویل صورت گرفته یا بر آن مهر تایید زده‌اند؟
اصل اعلام رسیدگی به این تخلف، ارزشمند و شایسته تقدیر است، اما مهم به نتیجه رساندن و عبرت گرفتن است والا، فسادهای کلان دیگری هم بوده است که با سروصدا و بگیر و ببند همراه شده و هنوز اندر خم یک کوچه است. بعلاوه، تاخیری غیرقابل توجیه صورت گرفته است. سال ۹۹ پرونده تخلف این شرکت که چای فاسد ۲۰ سال پیش را از فلان بانک خریده و به مردم می‌فروشد، رسما در یکی از رسانه‌های امنیتی کشور علنی شده است. نهادهای نظارتی از آن روز تاکنون کجا بوده‌اند؟
این میزان تخلف فقط در صنعت چای روی داده است، در جای دیگر و تحت عنوان دور زدن تحریم‌ها چه خبر است؟ خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های مطرح و «تریبون‌های کفن‌پوش» را مرور کردم. آنقدر مبادی آداب و حقوق و قانون شده‌اند که نامی از این شرکت و متخلفان به میان نیاورده‌اند. جل‌الخالق! رسما بزرگ‌ترین خیانت به کشور و مردم صورت گرفته است، اما هنوز مشغول مماشات و پاسکاری تخلفند. این خود ممد فساد و عین فساد و ترحم بر پلنگ تیز دندان است که در فضای عدم شفافیت رشد و اشاعه پیدا می‌کند.
اینها چه کسانی هستند که از چنین قدرتی در فساد و کتمان برخوردارند؟ مگر صنعت موشک‌سازی است که نگران ابعاد امنیتی آن باشند؟
این حرام‌خواری تاریخی، ریشه در حرام‌خواری سیاسی و دستکاری در نظام توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی این سال‌ها دارد. این فقدان شفافیت، دشواری گردش آزاد اطلاعات و محدودیت رسانه‌های مستقل است که فسادپوشی و فسادپروری را آسان و مبارزه با فساد را به مراتب دشوار و «اسراییل درون ما» را برساخته است.
در بی‌قانون‌ترین کشورهای جهان هم، شاهد این اندازه از فساد نسبت به حجم اقتصادشان نبوده و نیستیم. سال‌هاست که دم از مبارزه با فساد زده می‌شود، ولی هر دم از این باغ بری می‌رسد. تا در معرض «آپارتاید سیاسی» و نظام «تبعیض صنفی و سیاسی» هستیم و تا عمده نگاه‌های نظارتی، متوجه کنترل مردم و انتخابات و سوءاستفاده از قانون و منکوب کردن مخالف و محدودسازی رسانه باشد، نتیجه همین است که می‌بینیم. این سیاست‌ها، فسادآفرین و خانمان‌سوز است و نباید غافل بود که همین بلیه بزرگ‌ترین امپراتوری‌های جهان را نیز بی‌آبرو و مضمحل کرده است. جهان معاصر راهبردهای علمی و آزموده‌ای برای شفافیت و مبارزه با فساد و انحصار دارد. چرا از تجربه جهان غافل باشیم و ساز خود را بزنیم؟