گیل نجوا،  حجت میرزایی اقتصاددان در یادداشتی از نگرش دولت به مزد کارگران انتقاد کرد و آن را عامل پس‌رفت در تولید کشور دانست. حجت میرزایی(اقتصاددان) در یادداشتی از نگرش دولت به مزد کارگران انتقاد کرد و آن را عامل پس‌رفت در تولید کشور دانست. بخش مولد با کاهش شدید نیروی ماهر و نیمه ماهر […]

گیل نجوا،  حجت میرزایی اقتصاددان در یادداشتی از نگرش دولت به مزد کارگران انتقاد کرد و آن را عامل پس‌رفت در تولید کشور دانست.
حجت میرزایی(اقتصاددان) در یادداشتی از نگرش دولت به مزد کارگران انتقاد کرد و آن را عامل پس‌رفت در تولید کشور دانست.

بخش مولد با کاهش شدید نیروی ماهر و نیمه ماهر (به خاطر دستمزد پایین) وخروج آن‌ها از بازار کار رو به تعطیلی است. کارفرمایان با درایت و هوشمندی هم در دفاع از تولید و هم با ملاحظات انسانی و اخلاقی با افزایش متناسب دستمزد با تورم ۵۰ درصدی موافقند. اما رفتار وزیر کار در مقابل افزایش منصفانه و متناسب دستمزد یا به تعطیلی بخش مولد می‌انجامد یا به فقر گسترده و عمیق و آسیب‌های امنیت اجتماعی منجر می‌شود. وی شناختی از مناسبات بازار کار و جایگاه خود به عنوان وزیر کار و رفاه اجتماعی ندارد. کاملا روشن است که وی با دیکته بخش‌های دیگری از دولت سخن می‌گوید و کمترین استقلالی در گفتار خود ندارد.

با افزایش تورم دو سال گذشته تا متوسط سالیانه ۴۵ درصد تعیین دستمزد در ایران موضوع پیچیده‌ای شده است. عجیب است همین دولتی که ماه پیش در یک هفته نرخ بهره برای سپرده‌گذاران بانکی را دست‌کم ۳۰ درصد افزایش داد و هزینه تامین مالی و انرژی بنگاه‌ها را بی‌منطق و یکطرفه تعیین می‌کند در مورد دستمزد نگران هزینه‌های تولید شده است و به دستمزد کارگران و حقوق کارکنان که می‌رسند از فشار هزینه‌ها یا انتظارات تورمی سخن می‌گویند.

عقب ماندگی رشد دستمزد از تورم و بقیه متغیرها مثل تورم هزینه اجاره (۴۵) درصدی و خوراک (۸۰ درصدی) و حمل و نقل به طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است. هزینه مسکن و خوراک به تنهایی حدود ۸۰ درصد مخارج خانوارها در دهک‌های پایین را می‌بلعد.

در حال حاضر موتوری‌ها و اسنپی‌ها بین ۲۵-۳۰ میلیون تومان ماهیانه درآمد دارند و روزانه و بلکه ساعتی به حساب‌شان واریز می‌شود. حتی حقوق نیروی متخصص مثل مدیر حقوقی و منابع انسانی با ۲۰ -۲۵ تومان فراری دهنده نیروی متخصص شده و به تنگنای جدی در بنگاه‌های اقتصادی تبدیل شده است!

اگرچه در بنگاههای بزرگ با کارگران متشکل و قدرتمند و صدای بلند، مثل ایران خودرو، سایپا، ذوب آهن و پتروشیمی‌ها کارگران دریافتی بالای ۳۰ تومان و رفاهیات متنوع دارند اما با افزایش دستمزد باز همان‌ها برنده‌اند و اگر رسما هم فقط ۲۰ درصد افزایش یابد قدرت اعمال فشار برای دریافت‌های اضافی خیلی بیشتر از سطح مصوب را دارند اما میلیون‌ها کارگر در کارگاه‌ها و بنگاههای کوچک از تامین نیازهای اساسی خود بازمانده‌اند.

آقای وزیر کار بگویند چرا در برخی از بنگاه‌های بزرگ وابسته به وزارت کار در یک سال دو بار دستمزد افزایش یافته اما کارگران رفتگر و معدن‌کاران باید در تورم ۵۰ درصدی افزایش ۲۰ درصدی تورم را بپذیرند؟!

آنچه تعجب برانگز و غیرقابل فهم است این است که بخش بزرگی از کارفرمایان با افزایش ۳۰-۴۰ درصدی مزد موافقند ولی دولت دم از افزایش ۲۰ درصدی می‌زند.